ریاضی علمی دست نایافتنی
ریاضی علمی دست نایافتنی

ریاضی علمی دست نایافتنی

30 معمای جالب و فکری

1- آسانسور

یک مرد در یک آپارتمان بلند در شهر نیویورک زندگی می کند. او همیشه موقع رفتن سر کار با آسانسور از طبقه خودش تا طبقه همکف براحتی پایین می آید. ولی وی وقتی به منزل  باز می گردد فقط تا نیمه راه با آسانسور بالا می رود و مابقی راه را با پله بالا می رود. مگر اینکه بارانی باشد. چرا؟

2- تشکر برای تفنگ کشیدن بسوی من

مرد با عجله وارد یک رستوران می شود و از متصدی رستوران درخواست یک لیوان آب می کند. ولی وی بجای آبق دادن به وی بر روی او تفنگ می کشد. مرد از متصدی رستوران تشکر می کند و آنجا را ترک می کند! چرا؟

3- تقصیر موسیقی بود

موسیقی متوقف شود و آن درگذشت. توضیح دهید.

4- مرده با یک مقدار آب

مری مرده در یک اتاق قفل شده که در کنارش یک مقدار آب بود یافت شد. او چگونه مرده است؟

5- مرگ زود هنگام

مرد بیدار شد و بدن مرده ای را در کنار خود دید. او می داند به زودی او نیز خواهد مرد. چرا؟

6- -خیابان یک طرفه

افسر پلیس یک راننده کامیون را به وضوح دید که بر خلاف یک خیابان یکطرفه  می رود، اما او را متوقف و دستگیر نکرد. چرا؟

   

7- تد و آلیس

آلیس  در کنار یک ظرف آب شیشه ای مرده بود. همه می دانستند که  تد او را کشته است ، اما او هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفت. چرا؟

8 - تصادف

یک مرد و پسر جوانش در یک تصادف اتومبیل بشدت مجروح شدند و سریع به بیمارستان منتقل شدند. جراح  از عمل کردن پسر آن مرد خودداری کرد و گفت : "این پسر من است!". چگونه ممکن است؟

9- لطفاً در ماشین دخانیات استعمال کنید!

یک نفر از سوئیس با قطار باز می گشت. اگر او در قطاری که سیگار می کشیدن نبود فوت می کرد. چرا؟

10-  دویست و پنجاه نفر کشته

یک مرد نصف شب از خواب برخواست و تشنه بود. به طرف آشپزخانه رفت و یک لیوان آب برداشت و چراغ را خاموش کرد و به رخت خواب بازگشت. صبح متوجه شد که 250 نفر کشته شده اند و وی خودکشی کرد. چرا؟

11- رد صلاحیت بوکسر

در مسابقات قهرمانی بوکس یک بوکسر سه راند برنده شده بود. در ابتدا ضعیف بود ، اما گام به گام ضربات وی قوی تر و قوی تر می شد، تا  اینکه قدرت مشتان وی مثل سنگ شده بود ،اما در آخر رد صلاحیت شد.

12 - زن در یک اتاق قفل شده

زن وارد یک اتاق خالی شد ، آن را قفل کرد و شروع به تعویض لباس های خود نمود. در یک لحظه چراغ خاموش شد و کسی شروع به سوت زدن کرد. چگونه ممکن است؟

13- رعایت ادب

مرد جوان در کنار همسر خود در اتوبوس برقی نشسته بود. یک خانم که دوست همسرش بود در ایستگاه بعد وارد اتوبوس شد و سر پا ایستاد و گرم صحبت با همسر آن مرد شد. مرد جوان برای رعایت ادب بلند شد تا آن خانم بجای ایشان بنشیند. ولی آن خانم بجای تشکر از ایشان وی را یک فرد بی عقل خطاب کر. چرا؟

14- بهای یک کلمه

به او یک کلمه گفت و وی جانسپرد. چرا؟

15- زن خوش شانس

یک خانم که بر لبه دیوار یک ساختمان بلند حرکت می کرد سقوط کرد و حتی مجروح هم نشد. چرا؟

16- مرد تلفن زد و خوابید

مرد در رختخواب خود بود. یک تماس تلفنی گرفت و هیچ حرف نزد و سپس بخواب رفت. چرا؟

17- نوشیدنی های مشابه

دو مرد وارد یک رستوران شدند. آنها هر دو از یک نوشابه مشابه نوشیدند. یکی از آنها زنده ماند ولی یکی مرد. چرا؟

18- خانه رو به شمال

یک خانه بصورت مربع ساخته شده است. از هر طرف آن یک پنجره بسوی شمال باز می شود. چطور ممکن است؟

19- گلدان شکسته

مرد جوان خواست یک هدیه ارزان قیمت برای نامزدش تهیه کند. او یک گلدان شکسته را بسیار ارزان قیمت را از یک فروشگاه دست دوم خرید. او می خواست هنگامی که نامزدش درب را باز می کند آنرا بر روی زمین بیندازد تا بشکند.بنابر این طبق برنامه این کار را انجام داد اما وقتی نامزدش گلدان را از روی زمین بر داشت به طرف وی پرتاب کرد. چرا؟

20- مردی با کپسول غواصی

مردی با کپسول غواصی روی یک درخت مرده  بود. چرا؟

 21- معمای رابطه :

الف : دو نفر روسی در حال قدم زدن در شهر مسکو هستند. یک نفر از آنها  پدر فرزند دیگری  است. رابطه آنها چیست؟

ب : یک پسر به اندازه ای که برادر دارد خواهر هم دارد اما یک دختر دو برابر آنکه خواهر داشته باشد برادر دارد تعداد پسرها و دخترها چند تا است.

۲2 - معمای مرگ مرموز:

آنتونی و کلئوپاترا در یک ویلایی در مصر بر روی زمین افتاده و مرده اند. در کنار آنها یک ظرف شکسته پیداشده است که احتمال مرگ آنها بر اثر آن بوده است! اما هیچگونه آثاری از مصمومیت در آنها دیده نشده است؟ بنظر شما علت مرگ آنها چه بوده است؟

2۳ - آن چیست؟

کسی که آنرا فروخت آنرا دوست نداشت.

کسی که آنرا خرید به آن احتیاج نداشت.

کسی که آنرا استفاده کرد آنرا  نشناخت!

24- مشکل پسرها:

یک خانم دو پسر داشت که هر دو در یک ساعت و یک روز و یک سال متولد شده بودند. اما آنها دوغلو نبودند. چگونه این اتفاق ممکن است رخ داده باشد؟

25- معمای آسانسور:

یک آقایی در طبقه دهم یک آپارتمان زندگی می کرد و موقع خروج برای خرید یا رفتن به سر کار خود از آسانسور استفاده می کرد و براحتی بیرون می رفت ، اما موقع برگشت سوار آسانسور می شد و طبقه هفتم پیاده می شد و مابقی طبقات را از طریق پله بالا می رفت. در حالی که از پله بالا رفتن متنفر بود پس چرا این کار را می کرد؟

26- مشکل کلید و لامپ:

سه عدد کلید برق در یک راه رو نصب شده است که مربوط به سه لامپ است که در یکی از اتاقها قرار گرفته اند. شما تعیین کنید که کدام کلید مربوط به کدام لامپ است . لازم بذکر است که فقط یکبار شما می توانید به اتاق سر بزنید.

27- معمای  دریچه فاضلاب؟

چرا درب چاه یا دریچه راه آبهای خیابان گرد است و مربع نیست؟

28- معمای تمبر:

از آنجا که  ۱۲ تمبر ۱ ریالی تشکیل یک دوجین تمبر را می دهند . چند تمبر ۳ ریالی لازم است؟

29- معمای گدای نابینا:

یک گدای نابینا یک برادر داشت که مرده بود. آن گدای نابینا چه نسبتی با آن برادری که مرده بود داشت. ( پاسخ: برادر  نیست)

30- معمای 6 لیتر آب:

 یک نفر می خواهد دقیقاً 6 لیتر آب از رودخانه برداشت کند. او فقط دو سطل در اختیار دار. یکی از سطل ها دقیقاً 4 لیتر و دیگری دقیقاً 9 لیتر ظرفیت دارند. فقط یک بار می تواند به رودخانه برگردد. چگونه وی این 6 لیتر را برای آوردن آب اندازه گیری می کند.

قسمت دوم : پاسخ ها

1-   آن مرد بسیار قد کوتاه است – فقط می تواند دکمه های پایین آسانسور را فشار دهد. وقتی که باران می آید ، او با چتر خود می تواند دکمه های بالایی را نیز فشار دهد.

2- آن مرد سکسکه داشت و متصدی رستوران برای مداوای وی با تفنگ یک شوک روانی به وی وارد می آورد تا از سکسکه خلاصی یابد.

 

3- جواب : پاسخ های متنوعی برای این معما تا کنون داده شده است که رایج ترین آنها به شرح زیر است.

الف. او یک بند باز بود که با بستن چشم بندو  با هدایت صدای موسیقی روی بند حرکت می کرد بطوریکه با متوقف شدن صدای موسیقی متوجه پایان خط می شد . یک روز ، دستگاه پخش موسیقی خراب شد. او خیلی زود تر از موعد پرید و سقوط کرد و مرد.

ب. او عنکبوت یا مور چه بود که یک بچه پس از توقف صدای موسیقی از رقصیدن ایستاد و بر روی آن نشست و آنرا له کرد.

ج. او یک شناگر نابینا بود،  هر روز  در کنار قایق خود شنا می کرد . او رادیو را در قایق روشن می گذاشت تا قایق را در آخر شنا گم نکند. هنگامی که موسیقی قطع شد ، او دیگر نمی توانستند قایق را پیدا کنید فلذا درآب غرق شد و مرد.

د. او یک متصدی پخش رادیو بود با استفاده از فرصت کاری خود  قصد کشتن همسرش را داشت. وی یک سی دی طولانی مدت  را برای از قبل برای  پخش آماده کرد تا بتواند در این فرصت به مقصود خود برسد. متاسفانه ، زمان بازگشت او طولانی شد و به دلیل به پایان رسید سی دی و ساکت شدن پخش رادیو جرم وی کشف شد. لذا قبل از دستگیر شدن اقدام به خودکشی کرد.

ه. او یک رقصنده کوکی بود که با متوقف شدن موسیقی از رقصیدن ایستاد "مرد" (یعنی توقف حرکت).

4 – مرد از یک قالب یخ برای رسیدن به سقف برای دار زدن خودش استفاده کرده است. آب باقی مانده از یخ ذوب شده است.

5-  بدن مرده دوقلوی چسبیده به وی بود ، فلذا می داند به زودی مرگ او نیز خواهد رسید.

6- راننده کامیون پیاده بود.

7 –   آلیس  یک ماهی قرمز است و  تد یک گربه است.

8- جراح مادر پسر بود.

9- وی یک مرد کور بوده که  که تمام پولهایش را صرف یک عمل جراحی چشم کرده است – وی که در حال بازگشت به سوئیس بوده وقتی که قطار وارد تونل می شود فکر می کند مجدداً نابینا شده است و تصمیم می گیرد که خودکشی کند. اما قبل از اقدام یک نفر سیگار خود را روشن می کند و وی متوجه می شود که نابینا نیست و از خودکشی صرف نظر می کند.

10- مرد نگهبان فانوس دریایی بود. شب که برای نوشیدن آب برخواسته بود چراغ را خاموش کرده فلذا کشتی به سخره ای برخورد کرده بود. به همین دلیل خودکشی کرد.

11- دستان وی آغشته به باند گچ خیس بود. به تدریج گچ خشک می شد تا مثل سنگ شده بود.

12- این یک قسمت از یک فیلم بود. ناگهان فیلم در سینما پاره شده و تماشاچی سوت زده بود.

13- آن زن بسیار چاق بود و فضای کافی برای نشستن بر روی صندلی برای وی نبود.

14- وی یک آکروبات باز در سیرک بود که همکار خود را با دهان خود نگهداشته بود.

15- آن زن به یک طناب نجات وصل بود.

16 – جواب:آن مرد در هتل بود و یک نفر در اتاق کناری وی خوروپف می کرد. وی به او تلفن زذ تا صدایش کم شود و بعد خوابید.

17- جواب : سم در هر دو نوشابه بطور مشابه در درون یخ جا سازی شده بود. اولی قبل از آب شدن یخ نوشیدنی خود را نوشید ولی دومی کمی با تاخیر پس از آب شدن یخ و حل شدن سم آنرا نوشید و مرد.

18 – خانه در قطب شمال است.

19- هر قطعه از این گلدان شکسته به صورت جداگانه پیچیده شده بود.

20- برای خاموش کردن آتش یک جنگل با هلیکوپتر سطل های بزرگی از آب دریا برداشت و بر روی درختان رها می شد.آن مرد در دریا مشغول غواصی بود و در یکی از این سطل ها گیر افتاده بود.

کلیدی زیاد است ، اما مشکل آنها اتفاق را حل کنیم.

 2۱- الف : زن و شوهر    ۱- ب : ۴ پسر و ۳ دختر

۲2 - اینها اسامی دو ماهی بودند که در اثر برخورد با ظرفشان مرده بودند. معمولا ما عادت نداریم اسامی آدمها را روی حیوانات بگذاریم از این جهت این معما کمی سخت بنظر می رسد.

2۳ – کفن

24- اینها سه قلو بودند.

25 - قد آن فرد کوتاه بود و دستش به دکمه طبقه ۱۰ نمی رسید.

26- ابتدا یک کلید را می زنیم تا یک چراغ  روشن شود  وصبر می کنیم تا آن داغ شود و بعد کلید بعدی را می زنیم و بلافاصله وارد اتاق می شویم.

لامپ داغ معرف کلید اولی است و لامپ روشن دیگری معرف کلید دوم و لامپ خاموش نشان دهنده کلید سوم است.

27- چون دریچه دایره ای شکل دارای قطر ثابتی است هرگز وارد سوراخ چاه نمی شود ولی سطوح مربعی شکل با کمی جابجا شدن از قطر مربع وارد چاه می شوند.

28 - همان ۱۲ تا چون یک دوجین همیشه ۱۲ تاست و ارتباطی با قیمت ندارد.

29- خواهر او بوده است.

30- جواب:

-         ابتدا شخص سطل 9 لیتری را پر می کند.

-         بعد دوبار سطل 4 لیتری را از این سطل پر و خالی می کند. حالا در سطل 9 لیتری یک لیتر آب باقی می ماند و در اینصورت این یک لتر را در سطل 4 لیتری می ریزد.

-         سپس یکبار دیگر سطل 9 لیتری را از رودخانه پر از آب می کند.

-         مجدداً سطل 4 لیتری را که یک لیتر آب در آن هست پر می کند.

-         آنچه که در سطل 9 لیتری باقی می ماند دقیقاً 6 لیتر آب است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد